پایگاه اطلاع رسانی استاد احمد واعظی

اختتامیه نمایشگاه تخصصی گفتمان علمی انقلاب اسلامی

0

به برکت چهار دهه پیروزی انقلاب اسلامی، تحولات بسیار متفاوت و گوناگونی در حوزه‌ی علمیه اتفاق افتاد. حوزه ی امروز ما در جهات متعددی، متفاوت از حوزه ی قبل از انقلاب است. ممکن است از منظرهای مختلف برخی از این تحولات و تغییرات از نظر بعضی مثبت و از نظر برخی دیگر منفی باشد؛ زیرا قضاوت و داوری راجع به اتفاقاتی که در حوزه اتفاق افتاده است، یکسان نیست و منظرها و معیارهای قضاوت و داوری مختلف است. اما برخی از اتفاقاتی که در حوزه افتاده است، به اذعان همه اتفاق مثبتی است و یکی از آنها، مسئله ی فراروی حوزه های علمیه از صرف پرداختن به شاخه های علوم اسلامی است.

بسم الله الرحمن الرحیم

و الصلاه و السلام علی سیدنا محمد(ص) و آله الطیبین الطاهرین المعصومین(س)

ایام شهادت صدیقه طاهره (س) خدمت همه ی عزیزان تسلیت عرض می کنم.  یاد و خاطره امام شهیدان، شهدای انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و مدافع حرم را گرامی می داریم و علو درجاتشان را از خداوند متعال خواستاریم.

به برکت چهار دهه پیروزی انقلاب اسلامی، تحولات بسیار متفاوت و گوناگونی در حوزه‌ی علمیه اتفاق افتاد. حوزه ی امروز ما در جهات متعددی، متفاوت از حوزه ی قبل از انقلاب است. ممکن است از منظرهای مختلف برخی از این تحولات و تغییرات از نظر بعضی مثبت و از نظر برخی دیگر منفی باشد؛ زیرا قضاوت و داوری راجع به اتفاقاتی که در حوزه اتفاق افتاده است، یکسان نیست و منظرها و معیارهای قضاوت و داوری مختلف است. اما برخی از اتفاقاتی که در حوزه افتاده است، به اذعان همه اتفاق مثبتی است و یکی از آنها، مسئله ی فراروی حوزه های علمیه از صرف پرداختن به شاخه های علوم اسلامی است. یعنی حوزه ی قبل از انقلاب حوزه ی متمرکز در شاخه های علوم اسلامی مانند فقه، اصول، کلام، فلسفه و شاخه های متعارف علوم اسلامی با حجم و عمق متفاوت بود. مثلاً فلسفه خیلی کم ولی فقه و اصول گسترده بود. امروز به برکت انقلاب اسلامی اتفاقی که رخ داده است این است که حوزه به شکل گسترده ای با شاخه های مختلف علوم اجتماعی، انسانی، فلسفه های غربی و فضاهای دانشی متعدد آشنا شده است و نه اینکه تنها صرف آشنایی سطحی باشد. امروزه فضلای بسیاری داریم که در هر شاخه ی علمی می توانند از منابع اصلی آن شاخه ی علمی بهره مند شوند، استفاده و نقد کنند. این نمایشگاه یک نمونه ی بسیار روشنی از این اتفاق مبارکی که در حوزه های علمیه رخ داده است، می باشد. البته ما در این زمینه ضعف هایی داریم که یکی از ضعف های اصلی، بحث اطلاع رسانی است. بنده خاطره ای خدمت شما نقل می کنم. یکبار مسئولین آموزش و پرورش خدمت مقام معظم رهبری بودند. در گزارشی که یکی از ایشان می داد گفت فلان کار، فلان مجله و فلان کتاب خاص در زمینه تعلیم و تربیت و در زمینه ی مباحثی که خود دانش آموزان استفاده کنند را تولید کردیم و با یک افتخاری ذکر می کرد. حضرت آقا به ایشان گفتند که آقای فلانی چند نفر دانش آموز وجود دارند؟ ایشان گفت نزدیک ۱۹ میلیون نفر. بعد آقا فرمودند آن چیزی که منتشر کردید و کل آن را می فرمایید که ۷ هزار نفر و شماره، منتشر می شود وقتی ۱۹ میلیون مخاطب داریم مثل هیچ می ماند. کاری که مخاطب ۷ هزار نفری را در میان ۱۹ میلیون در بر بگیرد، مثل اینکه کاری انجام نگرفته است و کاری که خوانده نشود گویی تولید نشده است. همانطور که اشاره کردند، ضعف بسیار بزرگ این است که ما آنچه که تولید کردیم چه میزان به خدمت گیرندگان و مخاطبان منتقل می کنیم. مطلب بسیار مهمی باید در صدد آن باشیم و تلاش کنیم که محقق شود این است که ما بویژه در کارهای علمی اینچنینی که بنده در این نمایشگاه مشاهده کردم، با چند گروه مخاطب خاص روبرو هستیم. یکی جامعه علمی و دیگری بدنه ی مدیران، کارشناسان و برنامه ریزان کشور است. چه اندازه بدنه ی مدیریت و کارشناسان اقتصادی و برنامه ریزان کشور در حوزه ی اقتصاد، با کارهای اقتصادی آشنا هستند؟ چقدر مفاهمه برقرار کردیم و توانستیم سخن خودمان را پیش ببریم؟ بنده مثالی عرض کنم. دیوید هیوم، تجربه گرای انگلیسی و متفکر غربی است که در آثار خود راجع به عدالت بیشتر از ۵ صفحه مطلب ندارد. در رابطه با همین ۵ صفحه، مقالات و کتاب های بسیاری نوشته شده است و ایشان را به عنوان نظریه پرداز عدالت شناخته اند. از این سخن چنین برداشت می شود زمانیکه شخصی یا صاحب فکری مطلبی را تولید می کند، بدنه ای نیاز است که در لایه های مختلف آن مطلب را برجسته کند، اشاعه دهد و گفتمان سازی کند. و این اتفاق باید بیافتد. در نتیجه ما باید به انواع طرق ممکنه، برای مفاهمه برقرار کردن و بسط آنچه که در بدنه علمی و کارشناسی کشور تولید می کنیم، تلاش کنیم.

نکته ی بعدی اینکه، در حوزه ی مطالعات انسانی و اجتماعی ای که این نمایشگاه نیز عمدتاً بر آن محور است، در سطح کشور و حوزه ها با یک عدم تناسب میان کمیت و کیفیت روبرو هستیم. رقم دانشجویان در حوزه ی علوم انسانی، رقمی میلیونی است اما آیا حجم تولیدات علمی در حوزه ی علوم انسانی، چه در حوزه و دانشگاه، با این حجم دانش آموخته، تناسب دارد یا خیر؟ بنابراین نشان می دهد که ما قدری به کمیت گرایی مبتهج شده ایم. آن چیزی که در تولید علم مهم است بحث عمق علمی است. اگر بخواهیم با یک نگاه منصفانه ای نگاه کنیم، نمی گوییم تولیدات کم است. بر فرض در فضای حوزه تولیدات به لحاظ کمی زیاد است. در سطح حوزه های علمیه پایان نامه ی سطح ۳ و ۴ نوشته می شود، در مراکز آموزشی اقماری حوزه، پایان نامه های دکتری و فوق لیسانس تولید می شود و آحادی از محققین در مراکز پژوهشی مشغول تولید هستند اما این حجم، چه میزان با مسائل انضمامی جامعه ی ما ارتباط پیدا می کند؟ من با ملاحظه ای که می کنم و اطلاعی که دارم، بین بحث های تجریدی و انتزاعی، بحث هایی که راجع به مبانی مثل مبانی تعلیم و تربیت، فلسفه سیاسی اسلامی، اقتصاد اسلامی و… انجام می دهیم که بسیار هستند، روی غایات و بحث های هنجاری نیز زیاد  کار می کنیم. اما چیزی که کمتر بحث می کنیم، بحث های عینی و انضمامی است. یعنی آن کارهای پژوهشی که خروجی آن راهکار، برنامه ی عملی و نهادسازی باشد. درست است که ما وضع مطلوب را خوب ترسیم و مبانی را خوب تنقیح می کنیم اما چقدر تولید می کنیم گره باز شود و نفی ای که می کنیم ایجاباً و اثباتاً کار زمین بگذاریم. نمی گویم نیست؛ همین نمایشگاه را اگر ملاحظه کنید، کارهای خوبی نیز در این زمینه انجام گرفته است اما چقدر پررنگ و غنی شده است و چقدر رهرو پیدا کرده است؟

نکته بعدی این است که ظرفیت عظیمی در حوزه ها داریم و دانش آموختگان حوزوی بسیاری که در آستانه ی نوشتن پایان نامه هستند و در مراکز مختلف نیز به همین صورت است. چرا ما از قبل، نظام موضوعات تنقیح نمی کنیم؟ ما باید از فضلای برجسته و نهادهای علمی و پژوهشی خود، بخواهیم نظام نامه ی موضوعات در مسائل مختلف بر اساس نیاز سنجی تولید کنند و ما هدایت کنیم و به طلبه بگوییم چه می خواهیم، نه اینکه به طلبه بگوییم که برود و یک موضوع پیدا کند! ما بگوییم در زمینه ی اقتصاد اسلامی، مباحث سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و فلان شاخه ی معارف اسلامی، احتیاج به کار است و تمام ظرفیت های علمی را به سمت آن هدایت کنیم. طلبه متحیر است. دائماً دنبال موضوع است پس چرا ما خود از قبل نظام موضوعات را تنقیح نکنیم؟

آخرین عرض بنده این است که من فکر می کنم یکی از قدم هایی که باید برداشته شود این است که یک نمایشگاه دائمی برای رهاوردهای علمی حوزه، تأسیس کنیم، چه ره آوردهایی که در بدنه حوزه توسط طلابی که در سطح ۳ و ۴ کارهای برجسته ای عرضه می کنند و چه مراکز پژوهشی و آموزشی حوزه مثل دفتر تبلیغات، مؤسسه امام خمینی، جامعه المصطفی، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و جاهای مختلفی که کارهای آکادمیک و محصولات پژوهشی انجام می دهند. ما احتیاج به یک نمایشگاه دائم داریم که در آن ره آوردهای علمی حوزه ارائه و نشست های علمی برگزار شود. صاحب نظرهای دانشگاهی و حوزوی دعوت شوند کارهای جدیدی که تولید می شود و در آنجا رونمایی علمی و نه تشریفاتی شود، به معنای اینکه منتقدین و صاحب نظرانی دعوت شوند، کار خوانده و به آن نگاه شود. از اینکه مستدع شدم عذر خواهی می کنم.

والاسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

مطالب مرتبط