پایگاه اطلاع رسانی استاد احمد واعظی

امام علی(علیه السلام) الگوی عدالت و معنویت برای جهان امروز

0

نیاز واقعی انسان معاصر دو چیز است: معنویت و عدالت. استقرار عدالت در جامعه، سه ضلع اصلی دارد. یک ضلع وجه نظری، ضلع دیگر مجریان عدالت و ضلع سوم، مسئله فرهنگ عدالت است…

بسم الله الرحمن الرحیم

و الصلاه و السلام علی سیدنا محمد(ص) و آله الطیبین الطاهرین المعصومین(س)

خیر مقدم عرض می کنم خدمت عزیزان، علما و فضلایی که محفل را با قدوم خود نورانی کرده اند. عرائض مختصری را تقدیم می کنم تا إن شاء الله از سخنرانی و حضور نورانی حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی(دام توفیقاته) بهره مند شویم.

چرا عنوان این همایش را امام علی(ع) الگوی عدالت و معنویت برای جهان امروز انتخاب کردیم؟ دو دلیل عمده دارد. دلیل اول اینکه به نظر می رسد نیاز واقعی انسان معاصر دو چیز است، یکی معنویت و دیگری عدالت. رنج ها و آلامی که بشر امروز تحمل می کند به خاطر ضعف اخلاق و معنویت واقعی و فقدان عدالت اجتماعی در عرصه های مختلف حیات جمعی است. اینکه مشاهده می شود این ظهور و بروز عرفان های نوظهور، معنویت های سکولار در تمام جهان امروز، حکایت از یک عطش و گمشدگی که بشر امروز دارد می کند. مسئله ی گرایش های معنوی و اخلاقی، در بشر امری فطری است و ریشه در ذات او دارد. بشر امروز چون از چشمه ی زلال سیراب و بهره مند از معنویت واقعی نمی شود و آنچه که در بردارنده ی حقیقت معنویت است، به خوبی به او عرضه نمی شود به سمت و سوی سرابهای معنوی حرکت می کند و این نیاز واقعی بشر امروز است.

نکته ی دوم که معنویت را به وجهی با عدالت گره می زند و نیاز امروز بشر است، این است که استقرار عدالت در جامعه، سه ضلع اصلی دارد. یک ضلع وجه نظری است. کدام مدل، تلقی و تفسیر از عدالت اجتماعی می خواهد پیاده شود؟ عدالت چیزی است که در تاریخ کهن اندیشه همه از آن سخن گفته اند. هیچ متفکر برجسته ای در طول تاریخ یافت نمی شود که نسبت به مسئله عدالت بی مهر باشد و یا نسبت به آن به عنوان یک فضیلت و ارزش، نگاه مثبت نداشته باشد. اما حول عدالت اجتماعی (عدالت، غیر از عدالت اجتماعی است) نظریه های مختلفی وجود دارد و تفسیرهای بسیار متفاوت و مدل های گوناگون از عدالت اجتماعی عرضه می شود. بنابراین یک ضلع مسئله استقرار عدالت اجتماعی در عینیت جامعه، وجه نظری آن می باشد.

زاویه دوم از بحث عدالت، بحث مجریان عدالت است. بهترین طرح، نظریه و ایده وقتی روی کاغذ می آید، تفسیر می شود، یک بخش از ماجرا است اما اگر بخواهد عدالت در عینیت جامعه مستقر شود، مجریان عدالت لازم دارد. کسانی را می خواهد که صلاحیت ها و شایستگی های پیاده کردن آن مدل و تصویر از عدالت اجتماعی را داشته باشند.

ضلع سوم، مسئله فرهنگ عدالت است. جامعه باید عدالت خواه باشد، عدالت برای او مسئله باشد و مطالبه گر عدالت باشد تا عدالت مستقر شود. به تعبیر دیگر اجرای هر طرح اجتماعی بعد فرهنگی دارد و فرهنگ پیچ است. نمی شود گفت که ما در جامعه ای که زیست می کنیم، فرهنگ عمومی جامعه هر گونه می خواهد باشد اما ما این طرح اجتماعی و این مدلی که از عدالت اقتصادی، سیاسی، قضایی و انواع دیگر عدالت ها داریم، پیاده می کنیم. اصولاً چیزهایی که وجه اجتماعی پیدا می کند یا می خواهد در زندگی و در شاخه های مختلف روابط اجتماعی مردم حضور پیدا کند و روابط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و نظام حقوقی آنها را شکل دهد و ابعاد مختلف جامعه را در برگیرد، حتماً فرهنگ پیچ است و وجه فرهنگی دارد. این جامعه باید همراه و همسو باشد و فرهنگ متناسب با آن را داشته باشد.

فرهنگ با معنویت در آمیخته است؛ یعنی معنویت یک عنصر فرهنگی است. مهم است که معنویت و فرهنگ جامعه چگونه باشد تا عدالت بتواند مستقر شود. عدالت این سه جنبه ای که به وجه نظری، اجرائی-مدیریتی و فرهنگی بر می گردد را دارد. پس بین عدالت و فرهنگ و عدالت و معنویت پیوند وجود دارد. اگر جامعه ای بهره مند از غنای معنوی باشد و معنویت اسلامی در لایه های مختلف جامعه حاکم باشد، معلوم است که عدالت علوی و عدالتی که مدنظر اسلام است، با سهولت بیشتر، مقاومت کمتر و زمینه سازی بهتری مستقر می شود. اما اگر سمت و سوی اخلاقی و معنوی جامعه دچار اعوجاج هایی باشد، مجریان و مدیران یک جامعه دغدغه مند عدالت نباشند و اگر عدالت برای آنها مسئله نباشد حتی در صورتی که بهترین طرح و ایده مطرح شود، عدالت محقق نمی شود یا با کاستی های بسیار زیادی توأم است.

اعتقاد ما بر این است که امام علی(ع) در گفتار، سیره و منش معارفی را عرضه می کند و الگوی عینی و عملی ای را به رخ تاریخ می کشد که برای همیشه تاریخ منبع و الگو است. امروز حوزه، اندیشمندان و صاحبان فکر ما برای تنقیح مدل عدالت اسلامی در جامعه، نیازمند مراجعه مستمر به سیره و گفتار امیرالمومنین(ع) هستند.

در اینجا نکته ای را عرض می کنم. در طول تاریخ از امیرالمومنین(ع) بسیار سخن گفته، نوشته و شنیده ایم از آنچه امیرالمومنین راجع به حق و عدالت گفته اند و آنچه که در رفتار، سیره و عمل خود مقید به عدالت بوده است و آن را پاس می داشته است. آیا نیاز امروز در بعد اول یعنی تنقیح نظریه ی عدالت اسلامی برای جامعه، صرف این واگویی ها کفایت می کند یا جامعه ی علمی، حوزه، فقها، عالمان حوزوی و دانشگاهی ما مستند به آن محتوا باید کارهای جدیدی انجام دهند؟

ما نیازمند بحث های انضمامی حوزه ی عدالت هستیم. برای استقرار عدالت در دنیای امروز، هم نیازمند این هستیم که در بعد نظری إن شاء الله با کاری که حوزه و دانشگاه انجام می دهد و با بهره مندی از میراث علمی و معرفتی اهل بیت و قرآن شریف داریم، بحث هایی انضمامی مربوط به برنامه ی عملی خروج از وضع موجود به وضع مطلوب عادلانه تنقیح شود و حوزه در این جهت تلاش کند.

ضلع دوم، مجریان عدالت است. بهترین ایده وطرح برای استقرار عدالت و تنقیح عدالت اسلامی اگر به دست مدیران و مجریان توانمند، عادل، عدالت خواه و با انگیزه نباشد، آن عدالت محقق نمی شود و آن ظلم و تبعیض بر طرف نمی شود. با دست ها و دستمال های آلوده نمی شود اشیاء و شیشه ها را تمیز کرد. مجریان و مدیران لایق و عادل نیازمند است. مطلب آخر اینکه فرهنگ جامعه هم باید فرهنگ عدالت خواه، عدالت پرور و معنویت گرا باشد. در بستر معنویت اسلامی است که عدالت اسلامی محقق می شود.

در محضر حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی(دام توفیقاته) هستیم، حوزه قدردان شماست و از صمیم قلب همه ی ما برای طول عمر با عزت جنابعالی، مراجع عظام تقلید و رهبر معظم انقلاب دعا می کنیم و امیدواریم خداوند این استوانه های علم و تقوا را برای حوزه های علمیه نگه دارد. عذر خواهی می کنم در محضر شما مطالبی عرضه داشتم. تشکر می کنیم، إن شاء الله مثل همیشه مشمول دعاهای زاکیه ی امام زمان(عج) باشید و سایه ی شما بر سر ما مستدام باشد.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

مطالب مرتبط