پایگاه اطلاع رسانی استاد احمد واعظی

حوزه ورود جدی به عرصه علوم انسانی اسلامی نداشته است

0

حجت الاسلام والمسلمین واعظی گفت: بطن و متن حوزه توجه جدی و رسمی به علوم انسانی اسلامی پیدا نکرده است، البته تک ستاره ها و یا بخش ها و نهادهایی هستند که در این زمینه مشغول فعالیت اند.

به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، علوم انسانی و ضرورت تحول آن از موضوعات بسیار مهمی است که در سالهای اخیر در کانون توجهات علمی کشور قرار گرفته است.

اهمیت این علوم در جامعه پردازی و تمدن سازی و تعریف نقش انسان و راهبری جامعه در راستای این اهداف سبب شده تا موضوع تحول به یکی از مهم‌ترین موضوعات در حوزه علم و دانش کشور تبدیل شده و تأکید سال های اخیر رهبر انقلاب نیز این اهمیت را دو چندان کرده است.

اتخاذ رویکردی دقیق و همه جانبه برای ساماندهی تحولات مناسب در علوم انسانی و شناخت نقاط ضعف و قوت فرآیند تولید علم و تحول در علوم انسانی نیازمند طراحی و تدوین قوانین و سیاست های متناسب با نیازهای جامعه اسلامی است و نهادهای تصمیم ساز و سیاست گذار مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی در این میان نقش مهمی برعهده دارند که باید با تدوین قوانین و طراحی سیاست های متناسب با اهداف پیش روی نظام در حوزه تمدنی، به موضوع تحول علوم انسانی جهت صحیحی بدهند.

خبرگزاری رسا با توجه به این اهمیت، سلسله گفت‌و‌گوهایی را با صاحب نظران حوزه علوم انسانی انجام داده است که در یکی از این گفت‌و‌گوها، حجت الاسلام والمسلمین احمد واعظی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و رییس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، به بررسی نقش شورای عالی انقلاب فرهنگی و حوزه های علمیه در فرآیند تحول علوم انسانی پرداخته است که حاصل آن تقدیم خوانندگان و مخاطبان گرامی می شود.

قوانین وضع شده و ضمانت اجرایی ضعیف

رسا- شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان یک نهاد سیاست گذار در حوزه تولید علم و راهبری فرهنگ کشور، در عرصه سیاست گذاری قوانینی را وضع کرده است، ضمانت اجرایی این قوانین چیست؟

شورای عالی انقلاب فرهنگی یک نهاد سیاست گذار حوزه علم و فرهنگ و یک نهاد قانون گذار است اما واقعیت این است که ضمانت اجرایی قوانین وضع شده توسط این شورا مانند مجلس نیست، مجلس هم مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی هم قانون گذار است اما این دو نهاد تفاوت های عمده ای با یکدیگر در بحث ضمانت اجرای قوانین دارند.
ر واقع این‌گونه نیست که در عمل و واقعیت، سیاست ها یا قوانینی که در حوزه فرهنگ وضع شده و یا تصمیماتی که در حوزه فرهنگ گرفته می شود از سوی دستگاه های اجرایی و نهادهایی که باید این سیاست ها را محقق کنند، الزامات و ضمانت های لازم اجرایی را داشته باشند و در حقیقت میزان اجرا و تحقق این قوانین و سیاست ها وابسته به میزان تعهد و التزام آن دستگاه ها نسبت به عملیاتی کردن آنها است.

رسا- چه مکانیزمی برای تحقق اهداف این اسناد راهبردی وجود دارد؟ نمونه موفقی از این موضوع وجود دارد؟

دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی یکی از وظایفش این است که بر نوع اجرا و تحقق اهداف این قوانین و سیاست ها نظارت کند و به شورا گزارش بدهد و در مجموع باید گفت که حرکت های خوبی از جانب شورای عالی انقلاب فرهنگی اتفاق افتاده اما معنایش این نیست که به تناظر یک به یک این کار انجام شده باشد و هر طرحی که در شورا تصویب شده و سیاست هایی که تدوین و ابلاغ شده همه محقق شده باشند.

شاید یکی از نمونه هایی که تا حدی موفق بوده، سند جامع علمی کشور است که ستاد آن تشکیل شد و بنده هم چند سال نماینده شورای عالی حوزه در ستاد راهبری نقشه جامع علمی کشور بودم و کارهای خوبی در آن انجام شد و در مقایسه با مهندسی فرهنگی که هنوز ستادش تشکیل نشده، کار به نسبت موفقی بوده است.

سند جامع علمی کشور از مواردی است که با توجه به جلسات متعددی که در ستاد راهبری آن برگزار شد منجر به نوشته شدن سند شد و در نهایت نیز اقداماتی در کشور در سطح دستگاه های اجرایی، آموزش عالی، دانشگاه ها، وزارت بهداشت و درمان در این زمینه انجام گرفت و اگر بخواهیم نمونه ناموفقی از این موضوعات را نام ببریم می توان به موضوع مهندسی فرهنگی اشاره کنیم.

ضعف توزیع آورده های دانشی؛ موضوعی غیر قابل کتمان

رسا- چه ضعف هایی در بخش تولید محتوا در موضوع علوم انسانی اسلامی وجود دارد؟

یک نکته را باید به صورت کلی مورد اشاره قرار داد و آن هم این است که درباره تولید علم، تولید دانش و توجه به یک کتاب خوب و خوانده شدن آن، نمی توان با بخشنامه کار کرد و در واقع هیچ‌کدام از این موضوعات فرمایشی، الزامی و آیین نامه ای نیست.

علم باید به صورت طبیعی جای خود را باز کند، کتابی خوب است که به صورت طبیعی راه خود را باز کند، با الزام کردن یا روی کاغذ آوردن و صدور بخشنامه، یک کتاب خوانده نمی شود؛ البته می شود برخی کتاب ها را جزء مواد درسی اعلام کرد و به این وسیله عده ای را مجبور به خواندن یک متن و یا کتاب کرد اما اینکه استاد کتاب را سر کلاس ببرد و آن را به عنوان متن درسی و کمک درسی معرفی کند موضوع مهمی است که لازمه اش این است که کتاب خوبی تولید شود و حوزه علمیه و دانشگاه های متعهد ما وقتی می توانند این اثر را داشته باشند که کار خوب و درخور تولید کنند و اگر کار درخوری تولید شود، مخاطبان آن به هر صورت آن را پیدا کرده و می خواند.

البته باید گفت که ما در توزیع و اطلاع رسانی آورده های دانشی خود ضعف و نقص داریم که نمی توان آن را کتمان کرد و به طور کلی باید گفت که با بخشنامه کارهای خوبی انجام نمی شود و یک کتاب، کتاب خوبی نمی شود.

ورود ضعیف حوزه به موضوع تحول علوم انسانی

رسا- از نظر حضرتعالی ورود حوزه های علمیه به موضوع علوم انسانی اسلامی تا چه حد موفق بوده است؟

واقعیت این است که بطن و متن حوزه ورود جدی به عرصه علوم انسانی اسلامی نداشته است، در واقع شغل شاغل حوزه های علمیه، علوم اسلامی است و باید توجه کرد که علوم انسانی مساوی با علوم اسلامی نیست و این موضوع که نسبت میان علوم اسلامی و علوم انسانی اسلامی چیست خودش بحث مفصلی دارد و گاهی دیده می شود که برخی به غلط این نسبت را ترادف می دانند و می گویند ما که در حوزه علوم اسلامی کار می کنیم، در واقع به حوزه علوم انسانی وارد شده ایم، در حالی که اینگونه نیست.

 

البته محتوای بخش هایی از علوم اسلامی از جنس علوم انسانی است اما همه این علوم این گونه نیست، به خصوص در بحث کلان علوم انسانی ما در حوزه هایی نیازهای جدی در بحث تولید علم داریم که بطن و متن علوم اسلامی کمتر به آن پرداخته می شود به عنوان مثال در حوزه علوم اجتماعی این نیاز به شدت احساس می شود یعنی اقتصاد، سیاست، جامعه شناسی و چنین رشته هایی که در حوزه علوم انسانی قرار دارند اما حوزه های علمیه ما به این‌ رشته ها نپرداخته اند در حالی که علوم اجتماعی از جدی ترین، پر ثمرترین و پر پژواک ترین بخش های علوم انسانی است؛ چون این علوم جامعه ساز است و مناسبات اقتصادی، سیاسی اجتماعی بر اساس آنها تغییر می کند و در حال حاضر آسیب های اجتماعی ما در حوزه مسائل اجتماعی تعریف می شود که نیازمند توجه ویژه ای است که علوم مرسوم حوزوی ما در این زمینه کم رنگ است،

بنابراین بطن و متن حوزه ما توجه جدی و رسمی به علوم انسانی اسلامی پیدا نکرده است، البته تک ستاره هایی در این زمینه وجود دارند و یا بخش ها و نهادهایی هستند که در این زمینه مشغول فعالیت اند، به عنوان مثال دانشگاه باقرالعلوم(ع) و پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی که متعلق به دفتر تبلیغات اسلامی هستند در این زمره محسوب می شوند که پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، پژوهشکده ای با عنوان اندیشه سیاسی دارد که تولیداتش در حوزه علوم انسانی اسلامی است و یا در دانشگاه باقرالعلوم(ع) گروه جامعه شناسی و مطالعات سیاسی وجود دارد و نهادهای دیگری نیز مشغول به این کار هستند و می توان گفت که بخش عمده ای از تولیدات پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و یا مؤسسه امام خمینی(ره) در فضای علوم انسانی است، اما به طور کلی در بطن و متن حوزه توجه خوبی نسبت به علوم انسانی وجود ندارد.

البته باید توجه کرد که موضوع علوم انسانی اسلامی، جریانی نوپا است؛ یعنی چهار پنج دهه است که متفکران اسلام در دنیا به ضرورت علوم انسانی اسلامی پی برده اند و تا این موضوع جریان سازی شود و بعد از آن تبدیل به روال طبیعی حوزه های علمیه شود، زمان‌بر است و طول می کشد.

مطالب مرتبط