پایگاه اطلاع رسانی استاد احمد واعظی

جاودانگی نفس در قالب فردیت ترکیبی می تواند مبنا قرار بگیرد

0

شاید برخی فردیت های تک وجهی بتواند مبنای چینش عرصه زندگی قرار بگیرد، اما جاودانگی نفس در قالب فردیت ترکیبی می تواند مبنا قرار بگیرد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی استاد احمد واعظی، حجت الاسلام والمسلمین استاد احمد واعظی در افتتاحیه همایش بین المللی «جاودانگی نفس در اسلام و مسیحیت» که به همت پژوهشکده فلسفه و کلام اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد، اظهار داشت: وقتی که سخن از جاودانگی نفس به میان می آید، نقش باور به جاودانگی نفس در روحیات و اخلاقیات و دنیای درونی فرد تداعی می شود، در صورتی که منظور بنده عرصه زندگی، نظم اجتماعی حاکم بر بشر و چگونگی تنظیم مناسبات سیاسی، اقتصادی، نظام تقنینی و حقوقی و مناسبات فرهنگی است.

وی گفت: آیا باور به جاودانگی نفس می تواند نقش آفرین باشد و نحوه نقش آفرینی آن در عرصه زندگی چگونه است؟ در دوران مدرن اتفاقی رخ داده و عرصه زندگی یعنی تنظیم نحوه مناسبات اجتماعی در ساحت های مختلف، وجه و صبغه دانشی هم پیدا کرده است.

وی با بیان این که در بستر تاریخ مسلماً عادات و آداب و رسوم از امور نقش آفرین در تنظیم مناسبات اجتماعی می شدند، افزود: اما در دوران مدرن، شاهد رشد علوم اجتماعی و سیاسی در شاخه های مختلف آن هستیم؛ این علوم اجتماعی جنبه نقش آفرینی در تنظیم گری حیات اجتماعی را داشته و از دل آن، سیاستگذاری و طراحی و مهندسی روابط اجتماعی هم خارج می شود.

* جاودانگی نفس در جنبه های درونی و رفتاری ما قطعاً تأثیرگذار است

حجت الاسلام والمسلمین استاد احمد واعظی ضمن طرح سؤالی مبنی بر این که آیا باور به جاودانگی نفس می تواند در عرصه تنظیم گری حیات اجتماعی و عرصه زندگی نقش آفرین باشد؟ تصریح  کرد: مسلماً این باور و گزاره اعتقاد به آن در دنیای ذهنی ما در جنبه های درونی و رفتاری ما قطعاً تأثیرگذار است.

وی افزود: آیا جاودانگی نفس در سامان حیات جمعی و در شکل دهی در نظم اجتماعی مؤثر است یا نه؟؛ امروزه دو رویکرد «عمل‌گرایانه به کلان روابط اجتماعی» و «مبنا گرایانه و معرفت گرایانه به مقولات اجتماعی و کلان روابط اجتماعی» وجود دارد؛ در رویکرد مبنا گرایانه و معرفت گرایانه آنچه که حقیقت پنداشته می شود و ارزش تلقی می شود، برای کنش های جمعی و تنظیم حیات اجتماعی مبنا قرار می گیرند.

حجت الاسلام والمسلمین استاد احمد واعظی اظهار داشت: اگر قانونی اخلاقی و عادلانه نباشد، اصلاً اعتبار ندارد اما در مقابل با پوزیتیویسم حقوقی مواجه هستیم که به دو دسته پوزیتیویسم نرم و سخت تقسیم می شود؛ پوزیتیویسم سخت، اخلاق را به قانونیت و اعتبار قانون گره نمی زند و می گوید مادامی که قانون است، باید رعایت شود.

وی با اشاره به وجود رویکردهای عملگرا در حوزه های مختلف گفت: امروزه در حوزه های مختلف با رویکردهایی مواجه هستیم که مبناگرا نیستند، بلکه رئالیسم و واقع گرا یا عملگرا می باشند و در حوزه روابط بین الملل رویکردهایی وجود دارد که فقط واقع گرا می دانند و می گویند بسط قدرت، باید مبنای روابط بین الملل باشد.

حجت الاسلام والمسلمین استاد احمد واعظی تصریح کرد: این که آیا یک مبنای انسان شناختی به نام جاودانگی نفس می تواند در عرصه زندگی پژواک داشته باشد یا دارد، در چارچوب مبناگرایی مورد بحث است.

* مسأله جاودانگی نفس تک گزاره و تک بعدی است

وی گفت: گرچه مسأله جاودانگی نفس تک گزاره و تک بعدی می باشد یعنی انسان را به عنوان یک هویت ترکیبی مطرح نمی کند، بلکه به عنوان یک فردیت تک وجهی و صاحب حقوق معرفی می کند و این برای کلان لیبرالیسم و به عنوان یک رویکرد کلان برای عرصه های مختلف حیات جمعی کاملاً مبنا شده است.

وی افزود: این که گزاره های اخلاقی می تواند در عرصه زندگی مؤثر باشد، جزو گزاره های مبنایی انسان شناختی قرار می گیرد و ما تک گزاره های انسان شناختی داریم که در عرصه زندگی و تنظیم گری حیات اجتماعی مؤثر بوده اند؛ سؤال این بوده که آیا تک گذاره “انسان جاودانه است”، مانند برخی از تک گزاره های جدی، در زندگی تأثیرگذار است؟

* جاودانگی نفس کارکرد ایجابی و اثباتی و وجه هنجاری ندارد

حجت الاسلام والمسلمین استاد احمد واعظی اظهار داشت: تک گزاره های انسان شناختی وجود دارند که مبنای نحوه چیدمان عرصه زندگی قرار می گیرند و تأثیرگذار می شوند و این که آیا «انسان جاودانه است» می تواند به عنوان تک گزاره مبنایی برای عرصه زندگی باشد؟؛ تک گزاره “انسان جاودانه است”، منهای دیگر ضمائم انسان شناختی به تنهایی نمی تواند نقش تنظیم گری داشته باشد و به تعبیر دیگر، این گزاره، کارکرد ایجابی و اثباتی و وجه هنجاری و این که الزامات خاصی را برای تنظیم گری حیات اجتماعی متوجه کند، ندارد.

وی گفت: گزاره «انسان جاودانه است»، حکم جنس را نسبت به انهای قرائت ها و ویراست هایی که برای جاودانه بودن نفس می توان تصور کرد، دارد؛ این که حیات پس از مرگ انسان چگونه می باشد، ممکن است بتوان از نحوه حیات پس از مرگ انسان چندین تقریر کرد که آن قالب و تقریرهای مختلفی خواهد داشت و به دلیل این که تعیّنی از این تعیّنات را انتخاب نکرده اید، نمی توانید بگویید که چه الزاماتی را متوجه می کند.

* جاودانگی نفس ممکن است الزامات سلبی داشته باشد

حجت الاسلام والمسلمین استاد احمد واعظی تصریح کرد: الزامات و بایسته های خاص در بحث جاودانگی نفس منوط به این است که آن انسان شناسی که حول جاودانگی نفس می پذیرید، چیست؟ به تعبیر دیگر این که «جاودانگی نفس» الزامات ایجابی خاصی ندارد، بلکه ممکن است که الزامات سلبی داشته باشد، به عنوان مثال، در یک نظام اجتماعی که بخواهد همه مناسباتش بر اساس نگاه به شدت فیزیکالیستی و ماتریالیستی به انسان بنا شود، طبعاً باور به جاودانگی نفس در مقابل این ها یک مقاومت هایی می کند.

وی افزود: لسان ایجابی که بخواهد بایسته هایی را الزام کند و نسبت به حیات جمعی جانب هنجاری داشته باشد و نظام مطلوب اقتصادی و سیاسی و وضعیت مطلوب تربیتی و آموزشی را بخواهد روی جاودانگی نفس مترتب کند، احتیاج به تعیّن خاصی از جاودانگی نفس است، نه صرف گزاره «نفس جاودانه است». آن تعین خاص در سایه یک انسان شناسی ترکیبی و یک شناخت منظومه خاصی از نفس جاودانه حاصل می شود.

* جاودانگی نفس در قالب فردیت ترکیبی می تواند مبنا قرار بگیرد

حجت الاسلام والمسلمین استاد احمد واعظی اظهار داشت: شاید برخی فردیت های تک وجهی بتواند مبنای چینش عرصه زندگی قرار بگیرد، اما جاودانگی نفس در قالب فردیت ترکیبی می تواند مبنا قرار بگیرد.

وی خاطرنشان کرد: جاودانگی نفس در قالب فردیت ترکیبی و به ضمیمه وجوه دیگر انسان شناختی است که می تواند در عرصه زندگی تأثیرگذار باشد؛ این تک گزاره، مادامی که تقریر و تعین خاصی از او ترسیم نشود، صرف گزاره «انسان جاودانه است»، کارکرد انسان صاحب حق بوده و دارای آزادی های فردی می باشد و نیازمند است، مانند دیگر گزاره ها نیست؛ اینجا به حیث ترکیبی اش می تواند در عرصه زندگی تأثیرگذار باشد.

مطالب مرتبط