بایستههای پژوهش در عرصه قرآن کریم
بسم الله الرحمن الرحیم
و الصلاه و السلام علی سیدنا محمد(ص) و آله الطیبین الطاهرین المعصومین(س)
خیر مقدم عرض می کنم خدمت همه عزیزانی که برای امر خطیر در خدمت قرآن بودن و کار سترگی که در پژوهشگاه دفتر تبلیغات اسلامی، پس از سال ها ممارست علمی به انجام رساندند، البته این دایره المعارف قرآن کریم که امروز از جلد پانزدهم آن رونمایی می شود، اتمام کار نیست و إن شاء الله ادامه خواهد داشت، گمان ما این است که إن شاء الله این دایره المعارف قریب سی جلد شود.
اصلی ترین منبع معرفت دینی ما قرآن کریم است و اگر رسول گرامی اسلام میفرمایند: «إنِّی تارکٌ فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی»، برای خود اهل بیت و خود رسول الله، منبع معرفت و معارف الهی، قرآن است. آنچه که در احادیث ما از معارف حقه الهی، شریعت، آداب و اخلاق اسلامی متجلی است، همه برگرفته از مشکات وحی است. از اصلیترین رسالتهای حوزههای علمیه، پرداختن به قرآن و استخراج معارف بلند قرآنی است.
بنده همیشه این جمله را تأکید کردهام که مراکز بزرگ و مؤسسات پژوهشی باید به کارهایی که معمولاً برای آحاد افراد مشکل و دشوار است، اهتمام بورزند. تک نگاری ها، برای آحاد افراد محقق و اهل علم، مقدور است اما کارهای جمعی، کارهای بزرگ و کارهای علمی که تأثیر گذارند، باید مؤسسات و پژوهشگاههای علمی، متکفل این امور باشند. دانشنامهها، دایره المعارفها، تفسیرهای قرآن و… اگر توسط مؤسسات تمشیت شود، هم شایسته این مراکز است و هم توان پشتیبانی علمی لازم را دارند تا بتوانند این کارها را با اتقان بیشتری به انجام رسانند.
به حمدالله در مرکز فرهنگ و معارف قرآن دفتر تبلیغات که اکنون یکی از پژوهشکدههای پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی است، کارهای قرآنی ارزشمندی صورت گرفته است؛ چه در قالب تک نگاریها و چه در قالب کارهای سترگ علمی مانند تفسیر راهنما، فرهنگ قرآن و اکنون دایره المعارف قرآن کریم؛ همچنین دایره المعارف کودک و نوجوان قرآنی هم به حمدالله در جریان هستیم که چند جلد آن نهایی شده است و به زودی به چاپ خواهد رسید. اینها بشارتهاست و إن شاء الله امیدواریم که این توفیق در خدمت قرآن بودن، مستدام باشد.
چند نکته در زمینه بایستههای پژوهش در عرصه قرآن، به نظر بنده میرسد که عرض میکنم؛ نکته اول ضرورت رصد آنچه که مستشرقین و محافل آکادمیک دنیا بویژه در غرب، نسبت به قرآن انجام میدهند. یکی از ضعفهایی که بنده در حوزههای علمیه مشاهده میکنم (دوستان دست اندر کار ما در مرکز فرهنگ و معارف قرآن مطلع هستند که بنده از چندین سال پیش دنبال میکردم و به حمدالله اخیراً در این زمینه فعال شدیم)، این است که ما در حوزه علمیه نسبت به آنچه که امروزه در محافل آکادمیک دنیا و توسط مستشرقین در قبال قرآن انجام میشود، به روز نبوده و رصد لازم را نداریم. درست است که منتظر میمانیم تا کاری چاپ شود، به فارسی ترجمه شود یا احیاناً بعضی از ما که توان خواندن ادبیات معاصر عرب را داریم، اگر مجموعهای یا کتابی به دستمان برسد قدری مطلع شویم، اما به این نحو نیست که مستقیم رصد کنیم و به روز باشیم و در جریان کارهای علمی که انجام میگیرد، باشیم؛ این ضعفی است که باید حتماً جبران شود. این رصد به دو دلیل انجام میگیرد و دو فایده اصلی دارد؛ فایده اول این است که ما با روشهای جدید تحقیقی که آنها اعمال میکنند و همچنین با دیدگاههای جدیدی که در زمینه مطالعات قرآنی عرضه میکنند، آشنا میشویم.
خود این مطلب برای ما نکته آموز است. فارغ از این نتایج، گاهی روش های تحقیقی، گاهی برجسته کردن برخی منابعی که مورد غفلت ما بوده و همچنین حجم وسیعی از منابع خطی و بعضی از نسخههایی که آنها در دسترس دارند و تجمیع کردند (به یک معنا میراث علمی در بعضی از کشورها را غارت کردند و به کتابخانه های معظم خودشان بردند)، در واقع عرضه، تصحیح و استفاده از آنها در پژوهشهای قرآنی برای ما هم نکته آموز خواهد بود؛ این یک جنبه است.
جنبه و فایده دوم، عدم غافلگیری است. گاهی تحقیقات یا نوع نگاه آنها، کاملاً متفاوت بلکه متغایر و حتی متضاد با قرائت رسمی و سنتی ما از قرآن است. آن قرائت و نگاهی که در طول قرون و اعصار، علمای اسلامی اعم از شیعه و سنی راجع به وحی، قرآن، تدوین قرآن و مباحث پیرامون قرآن داشتند، گاهی به اغراض دینی و غیر دینی، نگاههای کاملاً مغایر و چالش برانگیزی را مطرح می کنند. اگر ما رصد کنیم، به روز و مطلع باشیم هرگز حوزه ما غافلگیر نمیشود و میتواند واکنش علمی مناسب و به هنگام در مقابل این نوع نگاههای کاملاً متفاوت عرضه کند. پس به این دو غرض، ما باید به این سمت حرکت کنیم. همانطور که عرض کردم در پژوهشگاه دفتر تبلیغات این امر کلید خورده است. عده ای از فضلا را که زبان انگلیسی میدانند و در کارهای این چنینی توان دارند، با توجه به تسلطی که به زبان انگلیسی دارند، ممحض شده و در پژوهشگاه گرد هم آوردیم که امیدواریم رشد و غنای بیشتری پیدا کند.
نکته دوم، ضعف ما در تعامل (تعامل از نوع علمی) در حوزه بین الملل است؛ ما دستاوردهای قرآنی و تولیدات خودمان را با محافل علمی بین الملل و خارج از فضای کشور خودمان، به اشتراک نمی گذاریم. چه در جهان اسلام و چه در حوزه غرب. این ضعف در ما وجود دارد. یعنی یک تعامل تعریف شده و رو به تزایدی را شاهد نیستیم و این ضعف را باید جبران کنیم. باید آنچه که پیرامون قرآن و این منبع اصیل و اصلی معارف دینی، انجام می گیرد و این تحقیقات، در تعامل علمی به محافل گوناگون علمی رسوخ کند و عرضه شود.
مطلب سوم در این بایسته ها، بحث مرجعیت علمی قرآن، در کلام و در نظر است، همه قبول داریم و بر آن اصرار میورزیم که قرآن باید در شاخههای مختلف مطالعات اسلامی مرجعیت علمی داشته باشد. اما در بحث نظری، راجع به این مدل سازی، بحثهای روشی و فرهنگ سازی، چگونه در فقه، کلام و شاخه های مختلف مطالعات اسلامی ما، عملاً به شکل برجسته ای این مرجعیت علمی هویدا شود؟ به عنوان مثال، در بحث نظام سازی، انواع نظام سازیهای اجتماعی، نظام تربیتی اسلام، نظام اخلاقی اسلام، نظام اقتصادی اسلام و نظام سیاسی اسلام، چگونه می توانند برای استخراج نظامات در خدمت قرآن باشند؟ این مرجعیت چگونه تعریف می شود؟ یک سری بحث های نظری مهمی در اینجا مطرح میشود که به دور از بیان احساسی، بدون رویکرد عاطفی و رویکرد کاملاً علمی است؛ حال چگونه می توان مرجعیت قرآن را در این امور تعریف کرد و در زمینه این مرجعیت، در محیط نخبگانی فرهنگ سازی کرد؟ این هم از بایستههای مربوط به پژوهشهای قرآنی است که دغدغه دوستان ما در مرکز فرهنگ و معارف قرآن بوده و کارهایی هم در این زمینه انجام دادند که باید برجسته تر از سابق دنبال شود.
مطلب چهارم، بحث جدی گرفتن چالشهای فکریست که از قِبل نواندیشی معاصر اسلامی متوجه قرآن میشود (دوستانی که در زمینه نواندیشی جهان عرب بویژه در جهان اهل سنت مطالعه دارند، می دانند که قرآن پژوهان و نواندیشانی در حوزهی شمال آفریقا بویژه الجزایر، تونس و مصر وجود دارند). ما با رهاوردهایی از ناحیه نواندیشی معاصر اسلامی روبرو هستیم که مرکز و کانون توجه خود را قرآن قرار داده است و با طرح مباحثی کاملاً متفاوت با نگاههای سنتی و رایج در میان ما، نگاههای جدیدی را مطرح می کند؛ چه به شکل کلی و اظهار نظرهای کلی راجع به قرآن، و چه متمرکز شدن بر مباحث خاص، بویژه مباحث خاص فقهی که در قرآن آمده است. نگرش های متفاوتی که معمولاً مفاهیم و ارزشهای دنیای مدرن و آنچه که در بستر مدرنیته اتفاق افتاده را تلقی به قبول می کنند و قرائتی از قرآن و آموزه های قرآنی، به منظور سازگار کردن معرفت قرآنی با اقتضائات دنیای معاصر، عرضه و چالش های نظری جدی را برای ما مطرح می کنند. خوب است که حوزههای علمیه بویژه قرآن پژوهان بر این مطلب متمرکز شوند و مد نظر قرار بدهند. بنده پیشنهاد می کنم، دوستان دست اندرکار دایره المعارف توجه کنند که بعضی از این مباحث می توانند قالب مدخل به خود بگیرند. به عنوان مثال فرض بفرمایید، بحث تاریخ مندی قرآن، فهم و تفسیر آن و مواردی دیگر از بحثهای به این شکل، ظرفیت دارند که حتی مدخل شوند و به صورت خاص به اینها پرداخته شود؛ در صورتی که این مباحث و چالشهای برآمده از کارهای مستشرقین و نگاههای نوگرایانه و متفاوت برخی نواندیشان دینی معاصر، در قالب مدخل در این دایره المعارف بیایند، چه بسا طراوت و تازگی این دایره المعارف را بیشتر میکند.
نکته آخر بنده که اختصاص به قرآن پژوهی ندارد، بحث عرضه مناسب دستاوردهای پژوهشی در حوزه مطالعات قرآنی برای عموم جامعه است؛ اگر کار پژوهشی به هر دلیلی خوانده نشود، گویی انجام نگرفته است. اگر ما بذل امکانات کنیم، عمرمان را بگذاریم، تلاش کنیم و کاری را تولید کنیم، اما توان و تلاش لازم برای اینکه کار ما در لایههای مختلف جامعه خوانده نشود، گویی آن کار را انجام ندادهایم. این ضعف، ضعف توزیع و عرضه است. به خصوص در دنیای امروز با همه این امکاناتی که فضای الکترونیک و مجازی به ما میدهد، چرا ما در معرفی آثارمان، حتی به علاقهمندان و کسانی که نیازمند به دانستن هستند، ضعف داریم.
بارها در محیط بیرون از قم مشاهده میکنیم که افراد، صاحبنظران و علاقهمندان، سوال میکنند که چرا در فلان بحث حوزه کار نمیکند؟ همانجا اگر حضور ذهنی باشد، به این پرسش پاسخ داده میشود و به مواردی که در حوزه انجام گرفته، اشاره میشود. اما میبینیم که اهل فضل در کشور که حتی علاقهمند، تشنه و منتظر است، مطلع نیست. این ضعف ما است و یقیناً باید جبران شود. سعی کنیم آوردهی علمی خودمان را در سطوح و به اشکال مختلف، به فضاهای عمومی و نخبگانی معرفی کنیم و در دسترس همگان قرار دهیم. به حمدالله در دفتر تبلیغات، کاری که در پژوهشگاه در مسئله پژوهان انجام گرفته، ما نسخه های دیجیتال و الکترونیک آثار تولیدی خودمان را به اشتراک می گذاریم؛ حرکتی است که اگر خوب معرفی شود چه بسا دسترسی آسان اهل فضل را نسبت به آوردههای پژوهشی حوزه محقق می کند.
خیلی عذرخواهی میکنم از اینکه وقتتان را گرفتم، از مهمانان عزیز جلسه به طور خاص عذرخواهی و تشکر میکنم و امیدواریم که إن شاء الله از بیانات عزیزان بهره مند باشیم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.